مؤسسات مالي خرد:
چگونه در اعتبار خرد سرمايهگذاري كنيم؟
تهیه شده در مدیریت آموزش و پژوهش
مترجم : ام البنین ماجدی
مرداد 92
راهنماي مؤسسات مالي خرد براي سرمايهگذاري يا مشاركت در اعتبار خرد
اعتبار خرد، تأمين ابزارهاي مالي براي افراد بسيار كم درآمد است. اين ابزار نه تنها ميتواند به ذينفعان خود قدرت دهد، بلكه از طريق دو راهكار مهارتهاي كسب و كار و ارائه راهحل دائمي اشتغال، ميتواند همانند يك هدف سرمايه گذاري بسيار خوب نيازها را برآورده نمايد. همچنين ميتواند ساير فعاليتهاي اجتماعي از جمله: آموزش، بهداشت و مسائل زيست محيطي را تحت تأثير قرار دهد. اين مقاله به مؤسسات مالي خرد براي يافتن موقعيتهاي سرمايهگذاري موجود در بازار اعتبار خرد كمك ميكند و علاوه بر آن به آنها ميآموزد كه چگونه اين موقعيتها را جهت رسيدن به هدف مطلوب مورد ارزيابي قرار دهند.
تجزيه و تحليل زير، موقعيتها را با در نظر گرفتن اهداف اجتماعي و معيار سرمايهگذاري مؤسسات مالي خرد مقايسه ميكند تا انتخاب را آسانتر نمايد. اهداف بلندمدت مؤسسات مالي خرد معيارهاي فني تصميمگيري را جهت انتخاب واسطه در چنين بازاري فراهم ميكند. مؤسسات مالي خرد بايد چشمانداز روشني از اهداف خود داشته باشند و بتوانند يك واسطه بازارياب در بازار بر اساس معيارهاي تصميمگيري مانند سطح درآمد مالي طبقهبندي شده از طريق برگشت هزينه (صفردرصد)، درآمد خرد، يا شناسايي اهداف مبتني بر بازاریابی ، ميزان مشغله كاري، ميزان كمك بلاعوض، محيط و شرح سود يا زيان در اهداف سرمايهگذاري را انتخاب نمايند. زمانيكه مؤسسه مالي دچار كمبود واسطه بازارياب ميشود، چندين گزينه در دايرهبازاریابی وجود دارد كه مؤسسه مالي بتواند بر اساس آن تحقيق بيشتري نمايد و تصميم نهايي را بگيرد.
بازاریابی براي سرمايهگذاريهاي اعتبار خرد
مؤسسات اعتبار خرد، خدمات مالي سهلالوصولي براي افراد كمدرآمد تأمين مينمايند. اين طرح ارزشمند و فعاليت اجتماعي و همچنين الگوي پرداخت تسهيلات، معيار خوبي براي سرمايهگذاري از طريق SRI (سرمايهگذاري معتبر اجتماعي) است. اعتبار خرد فرصتي را براي درآمد مالي و رسيدن به اهداف اجتماعي مانند: قدرت زنان، خانوادهها و تحصيل فراهم مينمايد. مؤسسات مالي خرد ممكن است بدون دانش اوليه يا ابزار آن تمايل به سرمايهگذاري در اعتبار خرد داشته باشند.
نوع اول : بازاریابی بيواسطه
مستقيمترين واسطه، بازاریابی مستقيم است كه سطوح زنجيره سرمايهگذاري خرد را مبهم مينمايد و زمينه را براي كسب تجربه مستقيم مابين قرضدهندگان و قرضگيرندگان فراهم ميكند.
نقشآفرينان در اين فضا اغلب به وسيله درآمدهاي مالي متفاوت بر سرمايهگذاريها، دستهبندي ميشوند. سازمان كيوا(kiva) يك واسطه بازارياب مستقيم است كه در حال فعاليت در بازار بينالمللي در سايت ROI.PROSPER.COM ميباشد، كه از طرفي بهطور انفرادي در ايالت متحده آمريكا نيز فعاليت ميكند و درآمدهايي از اين طريق دارد. جنبه منفي اين قضيه آن است كه فرآيند سرمايهگذاري براي مؤسسات مالي خرد زمانبر و بازار كار متمركز دارد و از آنجائيكه مبالغ وام نوعاً كم مي باشد، آنها بايد با تلاش خودشان به موفقيت برسند.
واسطه دوم: صندوقهاي اعتبار خرد
مؤسسات مالي خرد تمايل به سرمايهگذاري بزرگتر دارند، صندوقهاي اعتبار خرد، خدمات ريسكپذيري را ارائه ميدهند تا به سرمايهگذاران اجازه دهند كه رغبت به سرمايهگذاري بيشتري داشته باشند.
صندوقهاي اعتبار خرد مؤسساتي هستند كه از ابزارهاي مالي استفاده ميكنند تا سرمايههاي تحت پوشش خود را كه بر اساس اعطاي وام به MFLS ميباشد مديريت نمايند. همه اين صندوقها براساس درآمد و الگوهاي مشخص و واحدي فعاليت ميكنند كه نيازمند تحقيق و بررسي ويژه ميباشند. آنها سرمايهها را به منظور انتخاب MFLS مبني بر سطح درآمد، عامل و محيط جغرافيايي جذب ميكنند. صندوقهاي مالي خصوصاً بر پايه ميزان درآمد مالي در سه طبقه اصلي متمايز ميگردند: سرمايههاي تجاري، سرمايههاي شبه تجاري و سرمايههاي توسعه اعتبار خرد.
سرمايههاي تجاري يك هدف درآمدزايي مشخص از پيش تعيين شده دارند كه درآمدهاي آن براي اهداف اجتماعي نقش ثانويه دارد. ماهيت ثانويه درآمدهاي اجتماعي ممكن است اهداف نوعدوستانه مؤسسه اعتبار خرد را خدشهدار نمايد. اين اهداف ممكن است با رسالت بلندمدت مؤسسات همخواني نداشته باشد. ممكن است درك تصميمات سرمايهگذاري مبتني بر واسطهگري و اثرات واقعي آن روي عوامل اجتماعي دشوار باشد.
سرمايههاي شبه تجاري مشابه هدف صندوق اعتبار خرد براي ايجاد توازن بين درآمدهاي مالي و اجتماعي است و گاهي با ناديده گرفتن درآمد، نيازهاي اجتماعي را برآورده مينمايد.
صندوقهاي توسعه اعتبار خرد
به طور مثال مؤسسه FOCUS Oikocredit به عنوان يك مؤسسه مستقل بدون سود يا به صورت تعاوني كه هدف اوليه آن توسعه مؤسسات اعتبار خرد است، از طريق بازگشت سرمايه با نرخ سود مطلوب و نه لزوماً با هدف كسب درآمد مالي فعاليت مينمايد. معمولاً تأمين وجه زير قيمت بازار است و اغلب به وسيله مساعده تكميل ميشود. اين سرمايهگذار طبيعتاً به دنبال اهداف درآمدي اجتماعي از طريق برقراري نرخ تورم واقعي تعديل شده ميباشد.
واسطه سوم: خردهفروشي
اين گروه به سرمايهگذاري كوچكتر تمايل دارند، واسطههاي خردهفروش به اعطاي وام بدون بهره انعطاف بيشتري نشان ميدهند. صندوق كالورت و مايكروپليس با هم شريك شدهاند براي اينكه در امر واسطهگري خرد فضايي ايجاد كنند تا سرمايهگذاران نيز بتوانند در امر سرمايهگذاري خرد مشاركت داشته باشند. اين واسطه اجازه ميدهد كه سرمايهگذاران در يك محيط امن وامهاي زيادي براي MFLS سرمايهگذاري كنند؛ بدين معني كه صندوقهاي كوچك بتوانند از اين فضا براي حمايت مستقيم از MFLS ، ريسك بالقوه عدم پرداخت بدهي آن را در ميان تمام وامدهندگان در MFLS بسط دهند و بتوانند وامهاي بزرگتري را پرداخت نمايند تا اينكه به اهداف ويژه MFLS برسند.
واسطه چهارم: كارآفرينان
صندوقهاي كوچك نيز ميتوانند با ساير مؤسسات توسعه تعاون با پروژههاي بزرگ و يا پيشرو در امر سرمايهگذاري خرد همكاري كنند. كارآفرينان مانند: CARE International ، يك سازمان حامي حقوق بشر كه هدفشان مبارزه با فقر جهاني است، با سازمانهاي خصوصي ديگر شريك شدهاند تا براي مردم فقير خدمات مالي ارائه دهند. به عنوان مثال CARE International با بيمه مكس نيويورك لايف شريك شده است تا خدمات بيمهاي را براي مشتريهاي كماعتبار معرفي نمايد. اما از وقتي كه اكثر كارآفرينان بينالمللي ابتكارات چندوجهي را سرمايهگذاري كردند، سنجش ميزان پيشرفت كمك بلاعوض يا سرمايهگذاري روي يك بخش دشوارتر شده است.
واسطه پنجم: شبكههاي اعتبار خرد
مؤسسه مالي خرد اهداف اجتماعي را اولويتبندي ميكند اما ميخواهد يك گروه بزرگ MFLS را مشاركت دهد كه بتواند با شبكههاي اعتبار خرد كار كند. بانك جهاني زنان، يك نمونه از شبكه اعتبار خرد است كه در سال 1976 تأسيس شد و وظيفه آن تأمين خدمات مالي حمايتي براي زنان كمدرآمد و خانوادههايشان بهوسيله ايجاد يك شبكه جهاني مؤسسات اعتبار خرد مؤثر و بانكها بود. اعضاي بانك جهاني زنان، حامي بيش از پنجاه بانك و مؤسسات مالي خرد در سراسر آفريقا، آسيا، اروپاي شرقي، آمريكاي لاتين و كشورهاي خاورميانه ميباشند. همچنين اين شبكه، راهنماي مديريتي، آموزش، كمكهاي فني و خدمات مالي را ارائه مينمايد. آنها تلاش ميكنند اطمينان حاصل نمايند كه اعضاء MFLS داراي عملكرد مناسبي مطابق استانداردهاي اجرايي و معيارهاي ارزيابي باشند. آنها ميتوانند در تمام مناطق جهان مشاركت نمايند به عنوان مثال آنها ميتوانند بر خط مشي دولتها در زمينه يك فضاي مناسب براي MFLS خدمات مشاورهاي ارائه دهند.
ساير شبكههاي اعتبار خرد شامل: ACCION international، FINCA international، Banking with the Poor و صندوق گرامين ميباشد.
واسطه ششم: سرمايهگذاريهاي بزرگ
صندوقهاي كوچك ميتوانند در صندوقهاي بزرگتري كه مشوقهاي اعتبار خرد را ايجاد كردهاند، سرمايهگذاري و بر روي آن سرمايهگذاري تمركز كنند. صندوقهاي بزرگ مانند صندوق پالي كارما- ساهاياك كه روي اعتبار خرد تمركز كردهاند وابسته به عواملي مانند قدرت زنان هستند كه نتيجه آن بهبود زندگي براي خانوادهها ميباشد.
هزينههاي عملياتي مربوط به اين واسطهها خيلي بالاست اما تمركز آنها بر روي مراكز اعتبار خرد باعث يك شكاف جداگانهاي براي اين نقشآفرينان در بازاریابی ميشود.
روند كار در سرمايهگذاريهاي صندوق
علاوه بر واسطههاي ذكر شده در اين تحقيق، صندوقهاي كوچك نيز ميتوانستند مستقيماً در مؤسسات اعتبار خرد سرمايهگذاري كنند. اين فرآيند نياز به پشتكار زيادي براي جذب منابع به موقع دارد و بايد براي صندوقهاي كوچك جا بيفتد كه به اين روش كار كنند. روش ديگر، سرمايهگذاري از طريق سازمانهاي شورايي مستقل مانند Cambridge Associates است كه مشاوره و تحقيق را براي مجموعه سرمايه و استراتژيهاي سرمايهگذاري ارائه مينمايند. سازمانهايي مانند Social Enterprise Associates نيز كمكهاي ارزشمندي در توسعه اين رسالت اجتماعي ارائه ميكنند.
در مجموع، روند كار در صندوقهاي سرمايهگذاري بهتدريج در حال تغيير از اهداف خيريه به اهداف مالي ميباشد. اين اهداف مالي بهوسيله صندوقها از طريق سرمايهگذاري در ابزارهاي مالي متداول، سرمايهگذاري در بازار و همچنين بازارهاي زيرمجموعه بهدست ميآيد.
همانگونه كه اين روند به سمت اهداف مالي گرايش پيدا ميكند، اغلب واسطهها در امر بازاریابی ، اين تغيير را به سمت يك الگوي درآمد در سرمايهگذاريها شروع كردهاند. اگرچه ميزان درآمد جاري در سرمايهگذاريهاي اعتبار خرد پايين است، پيشنهادات عمومي موفق كامپارتاموس در مكزيك و اس كا اس در هند، گرايشي قوي به سمت اين مدل سودآور نشان ميدهد. ادغام موفقيتآميز عوامل اجتماعي با درآمدهاي بازار يك سير تكاملي مشخص در اعتبار خرد است. به عنوان يك مؤسسه مالي كوچك، فرصتها براي سرمايهگذاري به اين روش فراوانند.
بيواسطه
(درآمد)(موفقيت)
فعال بيواسطه
(بدون درآمد كيوا)
صندوقهاي تجاري صندوقهاي شبه تجاري خرده فروشي
صندوق توسعه اعتبار خرد مشاركت
(تلاش مورد نياز)
شبكههاي اعتبار خرد
NGOتوسعهيافته
صندوقهاي بزرگ
غيرفعال
بالا درآمد مالي پايين
نتيجه:
در نهايت، رشد ميزان اعتبار خرد، مشكلات واسطههاي توانگر مشاركت در اعتبار خرد را بهويژه براي مؤسسات مالي كوچك تسهيل ميكند. اين موقعيتها اجازه ميدهند مؤسسات مالي كوچك اهدافشان را كه مبتني بر معيارهاي تصميمگيري مانند: درآمد مالي، عامل اجتماعي و انتخاب سبك مشاركت است و مناسبترين معيار سرمايهگذاري آنهاست بهسرعت ارزيابي كنند.
:: بازدید از این مطلب : 194
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0